دانشگاه آزاد واحد قم استاد: دکتر ابوالفضل بختیاری
رشته: مدیریت آموزشی دانشجو : حمیدرضاعزیزی
مقـدمـه
خاطره ها و لحظات به یادماندنی در زندگی انسانها معمولا بر اثر رخ دادن اتفاقات غیرمنتظره و دور از ذهن انسان شکل میگیرد و در ذهن ما برای سالیان سال نقش می بندد. حال گاهی اوقات این خاطرات در زمینه برخورد انسانها با یکدیگر و در دوران
کاری آنها و محیط کاری به وقوع می پیوند. در این میان در مجموع می توان خاطرات را به دو گروه خاطرات خوب و بد تقسیم نمود. نویسنده در این نوشتار به بیان یک خاطره از نحوی چگونگی اولین برخورد دو همکار می پردازیم.
خاطره ای که برایتان می نویسم بر می گردد به سال 1390 که بنده به عنوان یکی از کارمندان بانک از منطقه ای به منطقه دیگر منتقل شدم. موضوع انتقالی اینجانب دستور و صلاحدیدی بود که رییس وقت آن موقع تصمیم به انجام آن گرفته بود و در آن زمان از بنده بعنوان یک کارمند خوب یاد می شد و حسب هماهنگی های به عمل آماده قرار بود در ستاد منطقه جدید مشغول به کار شوم. طبق معمول رسم بر این است که کارمند جدید پس از ورود به منطقه با رییس منطقه دیدار و کمی با هم آشنا می شوند و سپس محل کار و فعالیتش توسط رییس منطقه تعیین می گردد. من هم خودم را برای آشنایی با مدیر منطقه آماده کرده بودم و یک سری اطلاعات و صحبت ها در ذهن خودم مرتب کرده بودم. اما اتفاقات خلاصه فصل اول کتاب روابط انسانی در آموزشگاه...
ادامه مطلبما را در سایت خلاصه فصل اول کتاب روابط انسانی در آموزشگاه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : azizihamidreza بازدید : 175 تاريخ : پنجشنبه 16 تير 1401 ساعت: 9:12